معنی نژادی در پاکستان

حل جدول

نژادی در پاکستان

سندی


پاک نژادی

نجابت، اصالت، شرافت، پاک گوهری، حلال زادگی


نژادی سفیدپوست

روس

فرهنگ فارسی هوشیار

نژادی

(صفت) منسوب به نژادمربوط به نژاد: } عادات نژادی ‎. {

لغت نامه دهخدا

نژادی

نژادی. [ن ِ] (ص نسبی) نژاده. اصیل. صاحب اصل و نسب. گرامی نسب. نجیب. گهری. دارای اصالت:
چو آمد به آرامگاه از نخست
فراوان زنان نژادی بجست.
فردوسی.


پاکستان

پاکستان. [ک ِ] (اِخ) (از: پاک = بخش + ستان «پسوند» ضمناً نشانه ٔ اختصاری پنج بخش: پنجاب، افغانی (صوبه سرحد)، کشمیر، سند، بلوچستان پاکستان) قانون استقلال هند در 4 ژوئیه ٔ 1947 م. (آدینه ٔ 12 تیر 1326 هَ. ش.) از مجلس عوام انگلستان گذشت و بموجب آن در اوت 1947 م. از متصرفات انگلیسی هند، دو کشور پاکستان و هندوستان بوجود آمد. استقلال پاکستان مرهون کوشش بسیار مرحوم محمدعلی جناح است. پاکستان به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم میشود و مساحت کل آن 9350000 کیلومتر مربع است که از این مقدار 329000 کیلومتر مربع مساحت پاکستان غربی است. پاکستان غربی شامل بلوچستان، ایالت افغان، پنجاب، سند، و پاکستان شرقی شامل دو ناحیه ٔ بنگال و آسام است. رود سند پاکستان غربی و شعب رودهای گنگ و براهماپوترا پاکستان شرقی را مشروب می سازد. پاکستان حکومت جمهوری دارد و پایتخت آن شهر راول پندی است، سابقاً کراچی پایتخت بوده است. محصولات عمده ٔ آن برنج، گندم، پنبه، چای، نیشکر، الیاف گیاهی، پشم و پوست است. ذخایر زیرزمینی نمک، گوگرد، گچ، کرومیت، نفت، زغال، پنبه ٔ کوهی آنتیموان و غیره است. در 28 مه 1955 قانون اساسی جدید پاکستان تصویب گردید و در 23 مارس 1956 ژنرال اسکندرمیرزا به ریاست جمهوری رسید. 88% مردم آن مسلمان و بقیه هندو و مسیحی و عده ٔ کمی زردشتی و بودایی هستند. زبانهای رسمی آن اردو، انگلیسی و بنگالی است.


پاک نژادی

پاک نژادی. [ن ِ] (حامص مرکب) پاک گوهری.


مردم نژادی

مردم نژادی. [م َ دُ ن ِ](حامص مرکب) انسان بودن. آدمیت. بشریت.


نیک نژادی

نیک نژادی. [ن ِ] (حامص مرکب) اصالت. نیک گوهری. نیک نژاد بودن.


طبقات نژادی

طبقات نژادی. [طَ ب َ ت ِ ن ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) شعب مختلف از یک نژاد: طبقات نژادی عرب شش است: شعب: مانند مضر. قبیله: مانند کنانه. عماره: مانند قریش. بطن: مانند قصی. فخذ:مانند هاشم. فصیله: مانند بنوعباس. (سمعانی ص 6).

فارسی به عربی

نژادی

عرقی


خصوصیت نژادی

اجهاد


تلفیق نژادی

ددْماجٌ عُنصری

فارسی به آلمانی

نژادی

Rassen- [adjective]

واژه پیشنهادی

تبعیض نژادی

آپارتاید

معادل ابجد

نژادی در پاکستان

1803

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری